وبلاگ انتظار
 
قالب وبلاگ

یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟

امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!

مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟

- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.

نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ...

و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !

هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:

- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

حضرت علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود.

نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.

حضرت علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند.

با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازهواردها دوخته میشد.

در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟

امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.

در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.

سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفتزده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود.

نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت.

با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند، صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم.

التمـــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ دو شنبه 15 خرداد 1391 ] [ 23:13 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]


از جمله موضوعات قابل رصد در یوگا، جایگاه خدا در یوگاست.

 

 

به راستی اگر تعدادی از رهبران یک مکتب ادعا کنند که خدا را باور دارند، آیا این ادعا برای اثبات خدامحوری در یک مکتب کافی است؟ جایگاه خدا در یک مکتب را باید در آموزه ها و نظام فکری آن مکتب جستجو کرد نه در مواضع افراد و نگاه مریدان.

 

 

ممکن است کسانی که با یوگا آشنایی دارند و یا درکلاس های یوگا شرکت نموده اند، این گفته ما را با ذهنیت قبلی خود ارزیابی کنند و گزارش ما از منابع یوگا را نتوانند با تصوری که از یوگا داشته اند، مطابقت دهند. لازم است یادآوری شود که یوگا باید آن طور فهمیده شود که در مهد اصلی آن یعنی در هند تعریف شده است.

 

 

اصلی ترین کتب یوگا به زبان سانسکریت آمده و در هند نگاشته شده اند و هند از این جهت مادر یوگا به شمار می رود. بنابراین نمی توان مبانی هندویی یوگا را نادیده گرفت و بعضی از مبانی اسلامی را به یوگا تحمیل کرد. چرا که یوگا منابعی مخصوص به خود دارد و هیچ کس تاکنون ادعا نکرده که یوگا از متون و منابع اسلامی اخذ و اقتباس شده است؛ چرا که قدمت یوگا به گفته بزرگان یوگا به قبل از اسلام بر می گردد.

 

 

به همین جهت اگر افرادی که به معارف اسلامی معتقدند، بخواهند به خاطر عُلقه و دلبستگی که به اسلام دارند، بلافاصله تعریفی که با اسلام سازگار است از یوگا ارائه دهند، این عمل غیر از آن که با متون اصلی یوگا سازگاری ندارد و تاریخ یوگا هم آن را بر نمی تابد؛ از نظر علمی و پژوهشی مقبول نیست و در مجامع علمی، چنین تعریفی از یوگا مورد قبول و استناد نخواهد بود.

 

 

با توضیح بالا به بررسی جایگاه خدا در یوگا می پردازیم.

 

 

بر آشنایان با یوگا پوشیده نیست که یوگا از نظر مبانی جهان شناختی از یکی از مکاتب هندی به نام سانکیه گرفته شده است؛ به گونه ای که بعضی از صاحب نظران تاریخ هند، یوگا را آیینی مستقل نمی دانند و آن را شاخه عملی مکتب سانکیهه می دانند[1].

 

 

اما جالب است بدانیم که موسس سانکیهه ( ریشی کاپیلا)، فرضیه­های اثبات خدا را تجزیه و تحلیل نموده، آن را برای اثبات خدا ناکافی دانسته است و در ابطال دلایل اثبات خدا، چنین مدعی شده است:« وجود و عدم خدا با نحوه تمرین­های روحی شخص رابطه ندارد.»[2] جای دیگر تصریح می شود: «در فلسفه‌ی سیستم سانکیه که اساس یوگا نیز همان فلسفه است خدا جایی ندارد.»[3]

 

 

سوالی که در این جا مطرح است این است که اگر یوگا یک نظام معرفتی خدا محور دارد، چرا این نظام معرفتی آن طور که باید موضوع خدا را در حوزه نظر و تئوری به بحث نمی گذارد و نظام فکری کاملی که همه مبانی آن بر محور توحید استوار است را پایه ریزی نمی کند؟ باید بین «خداباوری» و «خدا محوری» فرق گذاشت.

 

 

خداباوری فقط پذیرش این است که خدا وجود دارد و او خالق هستی است؛ اما خدامحوری این است که تمام قطعات پازل در یک مکتب بر محور توحید بنا شود و همه معارف در آن مکتب با توحید معنا شود. خدا باوری، باور به این است که خدایی هست. خدامحوری، دل دادن به این است که خدا غیر از آن که مبدا هست؛ غایت هم هست و همه چیز باید به او ختم شود و خاتمه سیر روحی انسان هم باید در وحدت با او باشد.

 

 

خداباوری با این هم می سازد که خدای خالق، ماموریتی برای انسان ها تعریف نکرده و الان در گوشه ای نشسته و به نظاره گری مشغول است ؛ در حالی که خدامحوری تحمل این که مقصدی غیر از خدا تصویر شود را ندارد و از پذیرش این مطلب که غایت غیر از مبدا باشد، گریزان است.

 

 

شکی نیست که اگر مکتبی تمام داشته های هستی شناسانه خود را با نگاه توحیدی عرضه کند، باید به لوزام آن هم تن دهد و ابعاد و جوانب آن را روشن کند. آیینی که ادعای نجات بشر را دارد و خود را پرچمدار تکامل روحی و جسمی انسان می داند، نمی تواند و نباید پازل تعلیماتش ناقص و احیانا ناهمگون و بی در و پیکر ساخته شود.

 

 

آیا همین کافی است که بگوییم خدا در یوگا انکار نمی شود و بعد از آن بحث از خدا کاملا کنار گذاشته شود؟ درست است که وجود خدا چنان بدیهی است که نیاز به استدلال هم ندارد؛ اما آیا خدا محوری فقط با عدم انکار خدا حاصل می شود؟ در صورتی که اگر کمی در مبانی یوگا دقیق شویم، درمی یابیم که آموزه ها و تعلیمات در یوگا به گونه ای است که نه «باخدایی» از آن برمی آید و نه «بی خدایی».

 

 

به عبارت دیگر در یوگا فقط به نام خدا بسنده شده است و آن چه که رکن و اساس یوگاست، «روان آرام و ذهن بسامان » است؛ بدون این که این ذهن و روان با خدا نسبت روشن داشته باشند و بدون این که از این ذهن روان، چیزی به نام خدا جستجو شود.

 

 

آن چه که در متون اسلامی به عنوان غایت سلوک معرفی شده است، قرب خداست ک البته چنین قربی در ضمن خود، روان آرام و ضمیر روشن را هم دارد. اصلی ترین خاصیت این قرب، معرفت به ذات خداوند و اسماء و صفات اوست.

 

 

از طرف دیگر در یوگا موضوع اعتقادات به فراموشی سپرده شده و توجهی به اقناء اندیشه و و رشد قوه عاقله انسان نمی شود و همه چیز در سیر درونی خلاصه می شود؛ به این جهت یوگا برنامه ای برای رشد این قوه ارائه نمی کند وتوجهی به آن دسته از استعدادهای وجود آدمی که در حوزه اندیشه و تعقل است، نمی شود.

 

 

همه تعلیمات یوگا در سه حوزه خلاصه می شود؛ اول حرکت های بدنی؛ دوم دستورات ذهنی و سوم تکنیک های تنفسی. در بین این سه، از همه مهم تر دستوراتی است که به قصد سامان دادن قوای انسانی با محوریت ذهن، عرضه می گردد.

 

 

معلوم می شود که در یوگا سیری درونی مد نظر است؛ البته سیری که در تخلیه ذهن و سکوت آن خلاصه می شود و این سکوت درون و سامان دادن به ذهن، یقینا با معرفت خدا و رؤیت اسما و صفاتش و درک جمال و جلالش و فنای در ذات بیکرانش بیگانه است و ادعای یکی بودن این دو ناشی از نشناختن ابعاد وجودی انسان و ندیدن ساحت های ملکوتی روح آدمی است.

 

 

سامادهی در یوگا نه حرکت است که توقف است؛ آن هم توقف نفس در نفس؛ در متون دینی پرداختن به درون، نه توقف که سیر و حرکت است؛ آن هم سیری که با حقیقت شهود پیوند خورده؛ شهود هم از نوع دیدن صرف نیست؛ بلکه از نوع وحدت یافتن و فناء در حقیقتی لایتناهی است که همان مبدا هستی است.

 

 

در یوگا نگاه نفس به نفس در حقیقت توقف نفس در نفس است، بدون این که خدا در آیینه نفس دیده شود. بنابراین شان خدا در یوگا یک شان تشریفاتی است که پیوندی با غایت در یوگا پیدا نمی کند.

 

 

یوگا از نظر عقبه فکری خود که همان فلسفه سانکیه است، اگر قرار باشد به خدا دعوت کند، این دعوت چون غریب و نامونوس است، باعث تعجب می شود؛ به گونه ای که یکی از بزرگان یوگا از این که پتنجلی از یک طرف خود را به سانکیهه وفادار می داند و از طرف دیگر نام خدا را در آموزه های خود به میان می آورد، تعجب خویش را چنین ابراز می کند:

 

 

« واقعاً باعث تعجب است؛ پتنجلی که عقاید فلسفی‏اش را از فلسفة «سانکیه» گرفته، دربارة «خدا» و «وقف خویش به او» صحبت می‏کند.»[4] باید گفت از قضا چنین نگاهی به یوگا کاملا با ماهیت یوگا سازگار است.

 

 

با همین نگاه است که وی چندان به دور از انتظار نمی داند که یک استاد یوگا الحاد را تدریس کند. البته از آن جا که اگر نشانی از خدا در زندگی انسان باشد، انسان لذت بیشتری را تجربه می کند وی از این که نام خدا در تعلیمات یوگا مطرح شود، استقبال می کند و این کار را ترجیح می دهد.

 

 

وی در ادامه می افزاید: « پتنجلی از مفهوم «خدا» برای رفاه نوع بشر صحبت می ‏کند. باید توجه داشته‏ باشید که یک استاد یوگا «ملحدبودن» را تدریس نمی ‏کند، حتی اگر خودش سست‏ عقیده باشد؛ زیرا اکثریت متوسط بشر در تمام کشورها، با داشتن «ایمان به خدا» آرامش زیادی پیدا می‏ کنند. پتنجلی با آگاهی کامل از این که عقیدة «خدا» در فلسفة «سانکیه» جای نمی‏گیرد، این عقیده را در فلسفة خودش آورد؛ زیرا می ‏دانست هدف اصلی از یوگای او، به وجود آوردن یک روش عملی برای زندگی بشر است.»[5]

 

 

یکی از افراد مشهور در یوگا در مورد اعتقادات خویش ـ که انتقال این اعتقادات به خود را از طریق خانواده می داند ـ اذعان می کند که توجه به پرستش اصنام در خانواده ما وجود داشت و البته در کنار پرستش اصنام، اعتقاد به خدا پر رنگ تر بود. « من از یک خانواده هندو هستم و در آیین هندو دو سنت وجود دارد: یکی اعتقاد به ستایش اصنام و دیگری نیایش خدای بی شکل. خانواده من به اصل دوم اعتقاد بیشتری داشت.»[6]

 

 

به علت دوری یوگا از «خدامحوری» است که یوگا نسبت به خداباوران و ملحدین یک موضع دارد و همه کس را می­پذیرد و مدعی می شود که  منکر خدا هم بدون این که لازم باشد از انکار خدا دست بردارد، می تواند یک یوگی باشد:

 

 

«کسی که به خدا اعتقاد ندارد، می­تواند از کیش یوگا بهره ببرد؛ با این توضیح که درک مراحل بالای یوگا (سمادهی) برای او راهی است به سوی شادابی و تجدید انرژی یا حالتی است ذهنی که احساس یکی بودن با کائنات در آن موج می­زند. به هر تقدیر، باور دینی، جنسیت، سن و نژاد، هرچه باشد، با یوگا همخوان است.

 

به تعبیر راماکریشنا: از طریق یوگا؛ یک هندو، هندویی بهتر؛ یک مسیحی، مسیحی بهتر؛ یک مسلمان ، مسلمان بهتر و یک یهودی، یهودی بهتری خواهد بود».[7]


گروه پژوهشی صف"صدای فتح"


 

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 

 

پی نوشت ها :

 

 

[1] . ـ فرهنگ ادیان جهان ، جان هیلنز ص 695 و یوگا سوتره­های پتنجلی، ساتیاناندا، ترجمه موسوی نسب، ص 27

 

 

[2] . و یوگا سوتره­های پتنجلی، ساتیاناندا، ترجمه موسوی نسب، ص 27

 

 

[3] . هستی بی‌کوشش (یوگا سوتره‌های پتنجلی) آلیستر شیرر، ترجمه‌ی ع پاشایی، انتشارات فراروان ص 174

 

 

[4] . یوگا سوتره های پتنجلی ، ساتیا ناندا سارا سواتی ، ترجمه ی جلال موسوی نسب، انتشارات فراروان ص109

 

 

[5] . یوگا سوتره های پتنجلی ، ساتیا ناندا سارا سواتی ، ترجمه ی جلال موسوی نسب، انتشارات فراروان ص109

 

 

[6] . کندالینی یوگا، سوامی ساتیاناندا ساراسوتی، موسوی نسب، نشر فراروان، ص 38

 

 

[7]ـ یوگا، جیمز هویت ص 2

 


التمــــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ یک شنبه 14 خرداد 1391 ] [ 1:27 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]


مرحوم آیت الله بهجت(قدّس) فرمودند:

 

 

در تهران ،استاد روحانی ای بود که در حوزه تدریس می کرد.او از یکی از طلّاب و شاگردانش که از لحاظ درس ، عالی نبود،کار های نسبتاً خارق العاده ای می دید و می شنید.روزی چاقو ی استاد که خیلی هم به آن علاقه داشت( و برای درست کردن و تراشیدن قلم نی از آن استفاده می کرد) گم می شود و هر چه می گردد،آن را پیدا نمی کند و به تصوّر آن که بچّه هایش آن را برداشته اند و از بین برده اند،با بچّه ها و خانواده و به عصبانیّت رفتار می کند.

 

 

مدّتی می گذرد و چاقو پیدا نمی شود و عصبانیّت آقا نیز فرو نمی شیند.روزی آن شاگرد (که در باره ی آن ابتدای بحث سخن به میان آمد)بعد از درس بدون مقدّمه به استاد می گوید:

 

 

آقا چاقویتان را در جیب جلیقه ی کهنه ی خود گذاشته اید و فراموش کرده اید،بچّه ها چه گناهی دارند؟

 

 

آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن شاگرد چگونه از آن اطّلاع داشته است.از اینجا دیگر یقین می کند که او با اولیا ی خداوند سرو کار دارد.

 

 

روزی به او می گوید که بعد از درس با شما کار دارم.چون خلوت می شود،می گوید:آقای عزیز،مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید،به من بگویید آیا خدمت امام زمان(عجّ) مشرّف می شوید؟

 

 

استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود به محضر آقا (امام زمان - عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) را به او بگوید.

 

 

استاد می گوید:عزیزم،این بار وقتی مشرّف شدید،سلام بنده را برسانید و بگویید که اگر صلاح می دانند،چند دقیقه ای اجازه ی تشرّف به حقیر بدهند.

 

 

مدّتی می گذرد و شاگرد طلبه چیزی نمی گوید و استاد نیز از ترس این که نکند جواب منفی باشد،جرأت نمی کند از او سؤال کند؛ولی به جهت طولانی شدن مدّت ،صبر آقا تمام می شود و به طلبه می گوید:

 

 

آقا ی عزیز،از عرض پیام من خبری نشد؟

 

 

می بیند که آقای طلبه به اصطلاح ،این پا و آن پا می کند.

 

 

آقا می گوید:عزیزم ، خجالت نکش،آنچه فرموده اند را به حقیر بگویید،چون شما فقط قاصد بودی.

 

 

آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید:آقا فرمودند:

 

 

«لازم نیست ما چند دقیقه ای به شما وقت ملاقات بدهیم،شما تهذیب نفس کنید،من خودم به نزد شما می آیم.»

 

 

همچنین فرمودند(آیت الله بهجت-ره):

 

 

حاجی نوری(از علمای معروف شیعه) می گوید:

 

 

شخصی بود که دیدار حضرت حجّت (عجّ)برایش باز بود.روزی یکی از علما به او گفت:

 

 

به حضرت بگویید کی و کجا می شود خدمتشان رسید؟

 

 

او رفت و بعد از مدّتی که آمد،صبر کرد تا شاگرد های آن عالم رفتند .او پرسید که به آقا گفتید پیغام ما را؟

 

 

گفت:آری و در جواب فرمودند که:

 

 

«شما خودتان را اصلاح کنید،ما به زیارتتان می آییم.»(بهارانه صفحه های 112-114)

 

 

توجّه کنید به عبارت :«زیارت».

 

 

تهذیب نفس = پاک کردن دل و تن از گناهان و رذائل.

 

 

لذا

 

سعی در ترک گناهان و انجام واجبات،ما را نزد امام زمان(عجّ) عزیز می کند.

التمــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ دو شنبه 8 خرداد 1391 ] [ 1:20 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

بسم الله الرحمن الرحیم

 

شاید به بهانه دلتنگی:

نمی دانم چه سری است خداوند میداند و می بینیداما چیزی نمی گوید و چشم می بندد

مردم نمی دانند و نمی بینند حتی اشتباه می شنوند اما فریاد می کنند اه چه صفت بزرگ و ویژگی بارز و عظیمی است این ستار العیوب بودن...

چه قدر زیبا این صفت را در جمله ای کوتاه به مالک توضیح داد:

مالک! اگر شبی فردی گناه کرد فردا به آن چشم نگاه نکن شید سحر توبه کرده باشد....

در این سخن باید سال ها تامل کرد

اما مردم این را درک نمی کنند که نباید اگر چیزی هم دیدند نباید از آن دم بزنند آه که چه مردمان بی خردی هستیم

خرد نداریم و مطالب ابتدایی دین را نمی فهمیم و بعد ادعا می کنیم منتظر امام زمان(عج) هستیم واقعا کارهای ما خنده دار است....

اما نمی دانیم با آبروی مومن بازی بازی کردن خوشایند خدا و امام زمان(عج)  نیست و با این کار ها ظهور به تاخیر می افتد...

به جای اینکه به اصل و مغز اسلام و تشیع بپردازیم چسبیده ایم به پوسته و ظاهری از دین و تشیع و همش می گوییم :

(فلان کس این را گفت ... فلان کس نظرش این است .... فلان کس تکذیب کرد ووووووووووووووو.....)

کاش کمی فقط کمی بصیرت واقعی داشتیم (چقدر مظلوم است این بصیرت که بازیچه و لقلقه ی زبان بعضی افراد جاهل شده ....)

و نگاه نمی کردیم بلکه میدیدیم و تعقل می کردیم و چه نعمت بزرگی است این دیدن ....


چه کنیم که با این اوصاف موسی ما نمی آید چرا؟؟؟

موسی نمی آید چون قارون های این دوره او را به زمین می زنند

موسی نمی آید چون سامری ها هنوز قدرت نفوذ دارند و می توانند مردم را گوساله پرست کنند

موسی نمی آید چون می داند هنوز با طلا و پول و مال و ثروت و.... می شود همه چیز افراد را خرید

موسی نمی آید چون می داند هارونی برای یاری کردن او نیست

موسی نمی آید چون هنوز خوردن مال حرام لذت بخش است

موسی نمی آید چون کسی در دل خود اورا برای خودش نمی خواهد

موسی نمی آید چون مردم او را برای رد کردن آن ه از دریا می خواهند

موسی نمی آید چون هنوز مجالس ندبه خلوت است

موسی نمی آید چون کسی حاضر نیست با آمدنش پست و مقامش مبادا به خطر بیفتد

تا ما حرکتی نکنیم و خود را نسازیم و آماده نکنیم نمی آید که نمی آید با این وضع منتظرش نباشید

 

اما حرف آخر:

انقلاب موسی را فرعون ازبین نبرد بلکه قارون و سامری و ووووو که در دل انقلاب بودند از بین بردند چون انقلاب موسی انقلاب الهی بود


ما مواظب باشیم انقلاب مارا قارون ها و سامری هایی که بر سر قدرت هستند از بین نبرند

 

 

التمـــــــــــــــاس  دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ سه شنبه 2 خرداد 1391 ] [ 22:34 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]
 

 
 
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی...
 
 
              از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی...

 
 
        گاهی اگر در چاه مانند پدر آه!
               اندوه مادر را حکایت کرده باشی...
 
           گاهی اگر زیر درختان مدینه ؛
              بعد از زیارت استراحت کرده باشی...
 
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا ،

            آئینه ای را غرق حیرت کرده باشی...

         در سال های سال دوری و صبوری

     چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی...

  حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند




گاهی نمازی را امامت کرده باشی...

                یا در لباس ناشناسی در شب قدر

          از خود حدیثی را روایت کرده باشی...

       یا در میان کوچه های سرد و تاریک

    نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی...

  پس بوده ای و هستی و می آیی از راه

       تا حق دلها را رعایت کرده باشی



مردمک های نگاه ما عقیمند!

تو بوده ای بی آنکه غیبت کرده باشی



اللّهم عجّل لولیّک الفرج

التماس دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391 ] [ 1:10 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]
علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت:

در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت كرد.
...
این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میكرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند.
... ...
هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.

دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.

پرسیدند چرا این طور شده ای؟

در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.

تا این كه پرسیدند: امام تو كیست؟

آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»

در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه میكشید.

من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه میبینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم.

مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میكرد و آن شخصی كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بودهاند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا كرد.
---------------------
منبع:

علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج 3، ص 110.

التمــــــــاس دعا




موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391 ] [ 1:50 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

مردم اغلب بي انصاف و بي منطقند، آنان را ببخش.

اگر مهربان باشي تو را به داشتن انگيزه هاي پنهان متهم مي كنند، ولي مهربان باش.

اگر شريف و درستكار باشي فريبت مي دهند، ولي شريف و درستكار باش.

نيكي امروز تو را فراموش مي كنند، ولي نيكوكار باش.

بهترين هاي خود را به دنيا ببخش حتي اگر كافي نباشد و در نهايت مي بيني هرآنچه هست ميان تو و خداوند است نه ميان تو و مردم.

 

التمــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ سه شنبه 19 ارديبهشت 1391 ] [ 17:16 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

امام صادق(ع) درباره تهران در آخرالزمان می فرماید : تهران به حدی می رسد که کاخ هایش چون کاخ های بهشتی می شود 

زنانش چون حورالعین می گردند

لباس های کافران را می پوشند

خود را به شکل مستکبران در می آورند

بر زین ها سوار می شوند

به همسران خود تمکین نمی کنند

و درآمد شوهرانشان  آن ها را کفاف نمی دهد

از آن ها به قله کوه فرار کنید و همانند روباهی که بچه هایش را برداشته از پناهگاهی به پناهگاهی بگریزید

حال قضاوت با شماست!!!!!

-----------------------------------

منابع:

الزام الناصب ص 183

منتخب الاثر ص 430

بحارالانوار ج 52 ص 258

روزگار رهایی ج2 ص 762

 

 

التمــــــــــــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ یک شنبه 17 ارديبهشت 1391 ] [ 22:43 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

 

 

داستان یک روز دانشجوئی با یاد صاحب العصر و الزمان

 

 

 

چشم باز کردم . زود بود، صبح خیلی زود. شما بیدار بودی اما، بیدار شدم و  دست و صورتم رو شستم، وضو گرفتم ،حاضرشدم، بابا منو رسوند تا سرویس دانشگاه، سوار شدم ،چقدر خسته و خواب آلودم ، چقدر دوست دارم بخوابم... ، نه نمی خوابم ، می ترسم بخوابم ، اگه بخوابم و چشمام سنگین شه ، وضوم باطل بشه شرمنده آقام می شم .

 

الان که صبحه و بیداره باید بهش بگم آقا جون منم بیدارم ،خودت امروز هم هوامو داشته باش...

راننده چقدر آروم می ره . وای چه خونسرد. دل تو دلم نیست.
اگه سحر بشه و نمازم قضا بشه... واای

چشم انتظاری چه سخته. کاش تندتر بره. چشمم به جاده س واسه رسیدن به مسجد تو راه ...

خب الان باید بره تو این ورودی..... ااااااا نرفت
هنوز امید دارم شاید می خواد از اون یکی بریدگی بره
امااااا نرفت.......................

و من ماندم مثل هر روز بایک سوال بزرگ . چرا؟

دلم می شکند این بار سخت تر. عادت دارم به این دلشکستگی ها
آقاجان!
من.
هر روز وقتی که باید از راننده سرویس خواهش کنم که
مسجد توی راه وایسه تا من نمازمو بخونم.

وقتی که از هر 3 روز 2 روزشو یادش می ره یا دوست نداره وایسه

وقتی اون روزهایی که یادشه و مسجد وایمیسته من تنها نفریم که پیاده می شم واسه نماز

وقتی همه پله ها رو می دوم تا نمازم قضا نشه و زود برگردم که فرداش هم راننده وایسه

دلم می شکنه

آقا جون !
من دلم می گیره وقتی پامی شم که از اتوبوس پیاده شم همه هم سن و سال هام شکل علامت سوال یا تعجب می شن .

ولی شاد می شم اون روزایی که غیر از من چند نفر دیگه هم بلند می شن واسه نماز .

مولای من چقدر غریب شدی !
آقا جونم این آدما قیام یادشون رفته
می ترسم آقا ، می ترسم از این جوونا

آقا جون ! ولی خودم برات قیام می کنم آقا
خودم تنهایی میام برات جون می دم

تو صف کشته مرده هات اولین نفر خودمم.

امام مهربونم. مهدی جان برامون دعا کن

وضعیت آلودگی دل هامون از حد هشدار خیلی وقته گذشته
برامون دعا کن گل نرگس. تنها دلخوشی ما توئی آقا جان

اللهم عجل لولیک الفرج

التمــــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ شنبه 16 ارديبهشت 1391 ] [ 23:55 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

مثل هر بار برای تو نوشتم:

دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!

 

 

 

 



جواب امام زمان:
تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!

 

التمــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ شنبه 16 ارديبهشت 1391 ] [ 1:26 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

یکی از علائم آخرالزمان این است که مردم از دین خارج می شوند

روزی امام حسین(ع) نزد امیرالمونین(ع) آمد گروهی در گرداگرد حضرت نشسته بودند ایشان به آنان فرمود: ((حسین پیشوای شماست رسول خدا اورا سید و سرور نامیده است

از نسل او مردی ظهور خواهد کرد که در اخلاق و چهره شبیه من است

او دنیا را پر از عدل و داد می کند چنان که پر از ستم و جور شده است

سوال شد:

این قیام در چه زمانی خواهد بود؟؟؟؟

فرمود:

افسوس زمانی که از دین خارج شوید

همچنین پیامبر گرامی اسلام (ص) درباره اهمیت دین داری در آخرالزمان فرموده است:

گروهی دین خود را به بهای ناچیز و متاع اندک می فروشند کسی که در آن روز به دین خود چنگ زده باشد پای بند است همانند کسی است که گلوله ای از آتش را در دست گرفته یا بوته ای خار در دست می فشرد.

--------------------------

منابع

ملاحم ابن طاووس ص 144

مسند احمد ج2 ص390

التمــــــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391 ] [ 17:1 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

درختی است که در بهشت کاشته شده عصای حضرت موسی از شاخه ی آن درخت بوده و آن را جبرئیل برای او آورد

حضرت مهدی(عج) هنگام ظهور عصای حضرت موسی را همراه دارد اَس درختی است بلندتر از انار دارای گل و برگی

معطر و تخمش سیاه استدر مناهی رسول خدا(ص) از خلال کردن یا چوب آن نهی شده است

-------------------------

منابع:

موعودنامه ص 43

نجم ثاقب فصل دوم

بحارالانوار جلد66 ص 241 و جلد 76  ص 177

معارف و معاریف جلد 1 ص 80

 

التمــــــــــــاش دعا انتظار



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 23:14 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

کلیپ زیبای تنها را ه انتظار است

آماده ی دریافت برای شما عزیزان می باشد

دریــــــــــــــافت کلیپ

التمـــــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 1:41 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

داستان زیبای اسماعیل بی نماز از زبان حضرت حجه الاسلام و المسلمین مسعود عالی

آماده دریافت برای شما عزیزان می باشد

 

 

دریــــــــــافت کلیپ

دریافت صوت

التمـــــــــــاس دعا انتظار



موضوعات مرتبط: صوت ها، کلیپ، ،
[ شنبه 2 ارديبهشت 1391 ] [ 14:6 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

چرا حضرت علی (ع) درباره شهادت حضرت زهرا سکوت کرد؟؟

چرا حضرت فاطمه(س) به پشت در رفت؟؟؟

چرا حضرت فاطمه شهید شد؟؟؟

چرا حضرت فاطمه (س) شبانه دفن شد؟؟؟

چرا حضرت فاطمه(س) قبرش مخفی مانده ؟؟

چرا و چرا و چرا؟؟؟

برای دریافت این پرسش ها به سخنرانی استاد رائفی پور در مشهد با موضوع بصیرت فاطمی حتما گوش کنید

                                 

لینک های دانلود اصلاح شد

فرمت فایل ها : WMV

جلسه اول

دریافت پارت اول

دریافت پارت دوم

دریافت پارت سوم

جلسه دوم

دریافت پارت اول

دریافت پارت دوم

جلسه سوم

دریافت پارت اول

دریافت پارت دوم

التمـــــــآس دعا

 

 



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ شنبه 1 ارديبهشت 1391 ] [ 23:51 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

کلیپ تاثیرگذار از استاد رائفی پور

"اصلا نبود امام زمان(عج) رو درک و حس نمی کنیم .... "

دریافت کلیپ

 

التمــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ جمعه 1 ارديبهشت 1391 ] [ 12:36 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]


گفتم:اگر می دانستم چه روزی می آیی به احترام آمدنت گناه نمی کردم! گفت:آن روز که گناه نکنی به احترام گناه نکردنت می آیم!

اللهم عجل لولیک الفرج!



شاگرد:استاد چکار کنم که خواب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ببینم؟
استاد:شب یک غذای شور بخور و آب هم نخور و بخواب.
شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و برگشت
.....
شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب می دیدم! خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب می نوشم ، کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول...
استاد فرمود:
.
.
.
.

تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛ تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی...!


التمـــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ سه شنبه 22 فروردين 1391 ] [ 19:47 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

پیامبر چگونه وضو گرفتن و  نماز خواندن را یاد گرفت؟؟؟


این حدیث را علی بن ابراهیم از پدرش و او هم از ابن ابی عمیر او هم از عمربن اذینه او هم از ابو عبدلله نقل کرده است که حضرت حدیث مفصلی را بیان کرد ولی من آن قسمت را که در مورد حاجت است در اینجا میگویم 

فرمود:

وقتی حضرت رسول به معراج رفت به وی وحی شد:
ای محمد بصاد (آبی بود که از سمت راست عرش خداوند جاری شده) نزدیک شده محل سجده گاهت را بشوی و پاک کن و برای خداوندت درود بفرست محمد به صاد نزدیک شد بعد خدا به وی وحی کرد :

رویت را بشوی چون تو می خواهی عظمت من را تماشا کنی بعد هم  بازوهایت را بشوی چون تو کلام مرا با دستت می گیری بعد هم به سرت مسح بکش با رطوبت همان آبی که در دستهایت مانده بعد هم با دست راست به پشت پای راست و با دست چپ به پشت پای چپ مسح بکش چون من مبارک کردم تو را و تو در جایی قدم بر می داری که تا کنون پای کسی بدین جا نرسیده است

بعد هم خداوند فرمود:

یا محمد رو به حجر الاسود به ایست و به تعداد حجابهایم برایم تکبیر بگو چون حجاب ها هفت تا بودند لذا تکبیرها هم در نماز هفت تا شدند بعد هم خداوند فرمود:

نام مرا ببر و بلا فاصله فرمود: به من  حمد هم بکن 
وقیتیکه محمد گفت: الحمدلله رب العالمین 
شروع به شکر سپاس نمود

خداوند فرمود: ذکر مرا ناتمام گذاردی دوباره بخوان  بعد هم خداوند فرمود :
ای محمد این کلمات را بخوان  "الله احد " الله الصمد " لم یلد و لم یولد" ولم یکن له کفوا احد"

بعد هم خداوند وحی می فرماید :
یه رکوع برو ای محمد ؛ محمد به رکوع می رود بعد وحی آمد : در حالیکه محمد در رکوع بود؛ بگو سبحان ربی العظیم و بحمده
محمد سه بار این را تکرار می کند بعد خطاب می رسد که سرت را از رکوع بردار و برای خداوندت سجده کن محمد از سجده از رکوع بلند می شود

خداوند می فرماید یا محمد به سجده بیفت محمد با دست و پایش به زمین می افتد و سرش را بر زمین می گذارد  خطاب می آید : بگو "سبحان ربی الاعلی و بحمده " محمد سه مرتبه آن را می گوید بعد خطاب می آید سرت را از سجده بردار و در حال نشستن باش وقیتیکه حضرت سر ش را از سجده بر می دارد به عظمت  به عظمت خداوند نگاه کرد که برایش تجلی کرده بود دوباره محمد بی اختیار به سجده رفت

خداوند به وی فرمود :
محمد پاشو  وقتیکه محمد سرپا می ایستد خطاب می آید بخوان همان سوره را که خواندی بعد هم وحی می فرماید که " انا انزلنا " را بخوان چون این سوره بیانگر نسبت تو و اهل بیتت  به خدا تا روز قیامت می باشد بعد هم محمد در مرتبه دوم در رکوع و سجود همان کار ها را کرد که در رکعت اول کرده بود

بعد خطاب آمد یا محمد سرت را بردار خداوند ترا ثابت نمود وقتیکه محمد خواست بلند شود خطاب آمد یا محمد بنشین حضرت نشست بعد خداوند فرمود: نعمت های مرا که به تو دادم به یاد آور و نام مرا ذکر کن بعد هم الهام کرد که بگو: بسم الله و بالله و لا اله الا الله و الاسمائ الحسنی کلها الله بعد هم خداوند فرمود: ای محمد بر خودت صلوات بفرست و بر اهل بیتت هم صلوات بفرست

بعد محمد متوجه سمت راستش شد دید  چندتن  از ملائکه و انبیا و پیامبران بزرگ در کنارش هستند به محمد گفته شد : ای محمد بر آنان سلام بفرست لذا محمد گفت: "السلام علیکم و رحمه الله و برکاته"
بعد خداوند فرمود: من سلام و رحمت و برکات بتو و به اولادت می فرستم بعد خداوند به محمد وحی کرد که متوجه سمت چپ نباشد

=======================
منابع: کلیات حدیث قدسی (تالیف فقیه بزرگوار مرحوم شیخ محمد حسین حر عاملی) ص 218

2-شیخ صدوق این روایت را در کتاب علل خود از پدرش او هم از پدر ش او هم از محمد بن حسن او هم از سعد او هم از احمد بن عسی او هم از محمد بن ابی عمیر و محمد بن سان روایت کرد و هر دو اینها از صباح مری و سدیر صیرفی و محمد بن نعمان مومن طاق و عمر بن اذنیه آن ها هم از ابو عبدالله روایت کرده اند 



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ سه شنبه 22 فروردين 1391 ] [ 19:23 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]
شاید آقا بیاید این هفته ....
پرده از چهره گشاید این هفته...

جمعه ها می روند از پی هم غصه ام سر نیامد آقا برگرد

ای نگار دلم .....
نمی آیی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در دل شعله ها دلم سوزد

به کنار دلم .....
نمی آیی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نفسم بند آمده از غم غصه ام سر نیامد

آقا برگرد.....

پیر هجرت شدم بیا پیرم روی ماهت ندیده میرم
تا زمان رسیدنت هر سال....

روضه ی فاطمیه میگیرم...

میدونم خیلی....

صاحب العصر عجل.....
فاطمیه شده عزیز دل

سوی من یک نگاه...
یک دفعه

تاشوم روبه راه....

یک دفعه

گر سر زدن به ما اشتباه باشد
نستجیر بالله
تو یک اشتباه
یک دفعه....

قدمی رنجه کن گل نرگس......

بحر زهرا گرفته ام مجلس......

ای سرپایات مثل پیغمبر
نقش امضات مثل پیغمبر

فاطمیه فاطمه در میان آتش و ...
گرم رویات مثل پیغمبر

ای تمام نیایش زهرا
زود برگرد
خواهش زهرا...

یا صاحب الزمان (عج)

اللهم عجل لولیک الفرج




موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ شنبه 19 فروردين 1391 ] [ 23:24 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

روزها بی تو شبیه شام تاره
دلم آروم نداره بی قراره

یکی کاشکی ازت خبر بیاره
کجایی همهی دار و ندارم

بهار اومد بهار است
توی سینه ات یه قلب خسته از زمونه دارد

دلم برات میخونه تو کجایی؟ تو کجایی
چشام کاسه ی خون تو کجایی تو کجایی؟

با خندت همه آسمون میخنده گل بارون می خنده
تو که شادی گل های باغچه خونمون میخنده

با گریه ات کار دنیا اشک و آهه
برات خنده کناهه غم نبینی غم نبینی

اگه گریه کنی روزم سیاهه

گمون کنم که بدونم که کجایی
تو مجلس عزایی تو مدینه هلاک گریه های بی صدایی

تو دستات پر زخمیه کبوتر تو چشمات غم حیدر
با عمامه ات داری میگیری خون از لب مادر

مادر برات میخونه تو کجایی؟؟
چشام کاسه ی خونه تو کجایی؟؟ تو کجایی؟؟

اللهم عجل لولیک الفرج

التمـــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ پنج شنبه 17 فروردين 1391 ] [ 16:26 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]



مبادا از این ستّاریّت خداوند سوء استفاده کنیم و خیال کنیم خداوند ما را بخشیده است بلکه شاید این مقدّمه عذاب و مجازات دردناک الهى باشد...

باید پرتوى از صفات خداوند در بندگانش باشد، خداوند از هر عیبى منزّه است و بنده هم باید سعى کند خود را از عیب ها منزّه کند، باید متخلّق به اخلاق خداوند بشود و آبروى دیگران را نریزد و تنها نقطه ضعف ها را نبیند.
جهان - حضرت على (علیه السلام) مى فرمایند: «اَلْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَ اللهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى کأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ ؛ بترس، بترس (از خدا!) به خدا سوگند آن قدر پرده پوشى کرده که گویى تو را بخشیده و آمرزیده است».(1)

ستار العیوب

چند نکته درباره این حدیث:

نکته اوّل

خداوند پوشنده گناهان و عیب هاى افراد است، مراد از ستّارالعیوب بودن خداوند چیست؟ دو نوع ستّاریّت داریم، یکى تکوینى و دیگر تشریعى.

تکوینى این است که خداوند انسان را چنان آفریده است که بسیارى از عیب هایش پنهان است مثلاً صفات درون انسان مانند حسادت، تکبّر، و خودخواهى و انحرافات اعتقادى پنهان است اگر انسان طورى آفریده مى شد که بشود اخلاق و اعتقادات او را از چهره اش فهمید، زندگى براى او بسیار مشکل مى شد، امّا خداوند به خاطر ستّاریّتى که دارد چنان انسان را آفرید که عیب هایش مخفى است امّا در روز قیامت «یُعْرَفونَ بِسیماهُمْ» که از چهره ها افراد شناخته مى شوند.

ستّار العیوب تشریعى این است که خداوند دستور داده مردم عیب هاى همدیگر را بشناسند، غیبت نکند، تهمت نزنند و آبروى همدیگر را نریزند.

فایده ستّارالعیوب بودن چیست؟

1. شخصیّت و احترام افراد حفظ مى شود که دادن شخصیّت به افراد یکى از موانع سقوط در گناه است چرا که اگر شخصى در جامعه معروف به گناه و زشتى باشد دیگر باکى براى گناه کردن ندارد، و خود را بیشتر آلوده به گناه مى کند، امّا همین که دید گناهش را پوشش دادند، شرم و حیا مانع مى شود که گناه کند، و اینکه اسلام مى گوید غیبت نکن، یکى از دلایلش همین است که وقتى رسوا شد مى گوید: حالا که آبروى ما رفت پس هر کارى که دلمان مى خواهد انجام دهیم، و درباره تربیت بچّه هم اسلام مى گوید او را تحقیر نکن و نزن و نگو که نمى فهمى و بى شعورى، بلکه به او شخصیت بده تا به ارزش خود پى ببرد و کار خلاف انجام ندهد .

2. فایده دوم این است که پایه هاى امتحان الهى محکم شود. اصل آزادى و اختیار با ستّاریّت محفوظ است، چرا که اگر کسى با یک گناه رسوا مى شد دیگر گناه نمى کرد و گناه نکردنش به خاطر ترس از رسوایى بود، نه پایبند بودن به اصول اخلاقى و اسلامى، و تکامل شکل نمى گرفت و مسأله جبر پیش مى آمد.

نکته دوم

مبادا از این ستّاریّت خداوند سوء استفاده کنیم و خیال کنیم خداوند ما را بخشیده است بلکه شاید این مقدّمه عذاب و مجازات دردناک الهى باشد .

و کلام امام على(علیه‌السلام) بر همین مطلب اشاره دارد که بیدار باشید و از ستّارالعیب‌ها بودن خداوند سوء استفاده نکنید.

نکته سوم

باید پرتوى از صفات خداوند در بندگانش باشد، خداوند از هر عیبى منزّه است و بنده هم باید سعى کند خود را از عیب ها منزّه کند، باید متخلّق به اخلاق خداوند بشود و آبروى دیگران را نریزد و تنها نقطه ضعف ها را نبیند.

یکى از ویژگى هاى انسان مؤمن عیب زدایى است و عیب جویى از صفات زشت است که در مؤمن وجود ندارد، انسان وقتى به کمال مى رسد که عیب هاى خویش را بشناسد و آن را برطرف سازد و این در صورتى امکان دارد که انسان اوّل عیب هاى خود را بشناسد چون تا انسان به نواقص خود آگاه نشود نمى تواند چاره جویى کند.

انسان از چند راه مى تواند به عیب های خود آگاه شود:

1. از راه مراقبه و محاسبه، که انسان مواظب اعمال و رفتار خود باشد و خود را مورد حسابرسى قرار دهد، به خصوص اگر بتواند خود را با افراد صالح مقایسه کند، چرا که وقتى خود را فاقد فضایل کمالات آنها مى بیند مى تواند به عیب هاى خود پى ببرد.

2. عبرت گرفتن از رفتار افراد نادرست و بداخلاق که باید ادب را از بى ادبان آموخت یعنى آنچه را که آنها انجام مى دهند انسان برخلافش را انجام دهد.

3. معاشرت با دوستان خوب که او را نصیحت کنند و عیب هایش را به او تذکر دهند چرا که امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: «أحَبُّ إخوانى إلَىَّ مَن أهْدى إلَىَّ؛ محبوب ترین برادرانم نزد من، کسى است که عیب‌هایم را به من هدیه کند.»(2)

امام هفتم (علیه السلام) وقتى اوقات شبانه روز را به چهار قسمت تقسیم مى کند یک ساعتش را معاشرت با برادران قرار مى دهد و مى فرماید: «وَ ساعَةٌ لِمُعاشِرَةِ الإخوانِ وَالثِّقاتِ الَّذینَ یُعَرِّفُونکم عیب هاکم وَ یُخْلِصون، لَکمْ فِى الْباطِنِ؛ ساعتى براى رفت و آمد و معاشرت با برادران مورد اعتمادى که شما را به عیب هایتان آگاه مى سازند و قلباً نسبت به شما خلوص و صفا دارند، اختصاص دهید.»(3)

روایات ما دوست واقعى را کسى مى دانند که تو را از کارهاى زشت باز دارد: «صَدیقُک مَنْ نَهاک». (4)

امام على(علیه السلام) مى فرمایند: «لا تَبْتَهِجَنَّ بِخَطَاءِ غَیْرِک فإنَّک لَنْ تَمْلِک الإصَابَةَ أبَداً ؛ از خطاى دیگران هرگز شادمان مشو، زیرا تو نیز براى همیشه از خطا کردن مصون نیستى».(5)

و همان حضرت فرمودند: «مَنْ عابَ عِیْبَ، وَمَنْ شَتَمَ اُجِیبَ ؛ هر کس عیب جویى کند، عیب جویى شود و هر کس دشنام دهد، پاسخ شنود». (6)

به فرموده امام صادق(علیه السلام): «الأثرارُ یَتْبَعونُ مَساوِىءَ النّاسِ وَیَترکونَ مَحاسِنَهُم کما یَتْبَعُ الذُّبابُ المَواضعَ الفاسِدَة مِن الجَسَدِ وَیَتْرُک الصَّحِیحُ؛ افراد عیب جو همانند مگس هستند که روى ناپاکى ها و آلودگى ها مى نشینند و دنبال کارهاى زشت و عیب های مردم هستند و خوبى هاى آنان را نادیده مى گیرند.»(7)

از خداوند مى خواهیم خودش عیب هاى ما را به ما بنمایاند و توفیق دهد تا درصدد رفع آنها برآییم.

------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها :
1. نهج البلاغه، حکمت 30.
2. تحف العقول، حکمت 89.
3. تحف العقول، حکمت 18.
4. غرر الحکم، ح 5857.
5. همان مدرک، ص 150.
6. میزان الحکمه، ج 7، ص 151.
7. سفینة البحار، ج 2، ص 295.
منبع : کتاب گفتار معصومین (علیهم اسلام) ج 2،آیت الله مکارم شیرازی
تلخیص: بصیرت/تبیان



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ سه شنبه 15 فروردين 1391 ] [ 16:55 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

کلیپ کوتاه استاد رائفی پور و بسیار جانسوز از چگونگه جنگیدن و به شهادت رسیدن حمید باکری

دریــــــــــــــــآفت کلیپ

التمــــــــآس دعا



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ سه شنبه 15 فروردين 1391 ] [ 16:27 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

90 اثر خواندن دعای فرج در قنوت نماز های یومیه

روایات مختلفی به بیان آثار فوائد و ویژگی هایی که برای تعجیل فرج مترتب است پرداخته اس که به پاره ای  از آن ها اشاره می کنیم

1-فرمایش حضرت ولی عصر(عج) بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است

2- این دعا سبب زیاد شدن نعمت هاست

3-اظهار محبت قلبی است

4- نشانه ی انتظار است

5- زنده کردن امر ائمه اطهار(ع) است

6- مایه ناراحتی شیطان لعین است

7-نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان است

8- اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است که اداء حق هر صاحب حقی ؛ واجب ترین امور است

9- تعظیم خداوند و دین خداوند است

10- حضرت صاحب الزمان (عج) در حق او دعا می کند

11- شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود

12- شفاعت پیغمبر (ص) ان شالله شامل حالش می شود

13- این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت او است

14- مای استجابت دعا می شود

15- اداء اجر رسالت است

16- مایه دفع بلاست

17- سبب وسعت روزی است انشالله

18- باعث آمرزش گناهان است

19- سبب تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا در خواب می شود انشالله

20-سبب رجعت به دنیا در زمان ظهور آن حضرت می شود انشالله

21- از برادران پیغمبر (ص) خواهد بود

22- فرج مولای ما صاحب الزمان (عج) زودتر واقع می شود

23- پیروی از پیغمبر و امامان خواهد بود

24- وفای به عهد و پیمان خداوندی است

25- آثار نیکی به والدین  برای دعا کننده حاصل می گردد

26-فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود

27- زیاد شدن اشراف نور امام(عج) در دل اوست

28- سبب طولانی شدن عمر است

29- تعاون و همکاری در کارهای نیک و تقوی است

30- رسیدن ه نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند است

31- سبب هدایت به نور قرآن مجید است

32- نزد اصحاب اعراف معروف می گردد

33- به ثواب طلب علم نائل می شود انشالله

34- از عقوبت های اخروی در امان می ماند

35- هنگام مرگ به او مژده می رسدو با او به نرمی رفتار می شود

36-این دعا اجابت دعوت خدا و رسول(ص) است

37- با امیر المومنین (ع) و در درجه ی آن حضرت خواهد بود

38- محبوب ترین افراد نزد خداوند خواهد بود

39 - عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد خداوند خواهد بود

40- از اهل بهشت خواهد شد

41- دعای پیغمبر (ص) شاملش می شود

42- کردارهای بد او یه کردارهای نیک مبدل می شود

43- خداوند متعال در عبادت او را تایید می فرمایند

44- ان شاالله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود

45- ثواب کمک به مظلوم را دارد

46- ثواب  احترام به بزرگتر و واضح تر نسبت  به او دارد

47- پاداش خونخواهی حضرت حسین(ع) را دارد

48- شایستگی دریافت احدایث ائمع(ع) را دارد

49- نور او برای دیگران نیز روز قیامت درخشان می گردد

50- هفتاد هزار نفر گناهکار را شفاعت می کند

51- دعای امیرالمومنین(ع) در روز قیامت شاملش می شود

52- بی حساب داخل بهشت می شود

53- از تشنگی روز قیامت در امان می ماند

54- در بهشت جاودان است

55- مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست

56- روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می کند

57- خداوند عزوجل از خدمتگزاران بهشت تصیبش می فرماید

58- در سایه گسترده ی خداوند قرار گرفته است و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد

59- پاداش نصیحت مومن دارد

60- مجلسی که در آن برای حضرت قائم(عج) دعا شود محل حضور فرشتگان می گردد

61- دعا کننده مورد مباهات خداوند می شود

62- فرشتگان برای او آمرزش می کنند

63- از نیکان مردم پس از ائمه(ع) می شود

64- این دعا اطاعت از اولی الامر است که خداوند در بهشت به او حکومت می دهد

65- مای ی خرسندی خداوند عزوجل است

66- مایه خوشنودی پیامبر(ص) است

67- این دعا خوشایند ترین اعمال نزد خداوند است

68- از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت می دهد

69- حساب او آسان می شود

70- این دعا در عالم برزخ و قیامت مونس مهربانی خواهد بود

71- این عمل بهترین اعمال است

72- باعث دوری غصه هاست

73-دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است

74-فرشتگانش درباره اش دعا می کنند

75- دعای حضرت سجاد(ع) که نکات و فوائد زیادی دارد شامل حالش می گردد

76- این دعا تمسک به ثقلین است

77- چنگ زدن به ریسمان الهی است

78- سبب کامل شدن ایمان است

79- مانند ثواب همه بندگان به او می رسد

80- تعظیم شعائر خداوند است

81- این دعا ثواب کسی است که با پیامبر(ص) شهید شده را دارد

82- ثواب کسی که زیر پرچم حضرت قائم(عج) شهید شده را دارد

83- ثواب احسان به مولای ما حضرت صاحب الزمان (عج) را دارد

84- در این دعا ثواب گرامی داشتن عالم هست

85 - پاداش گرامی داشتن شخض کریم را دارد

86- در میان گروه ائمه(ع) محشور می شود

87- درجات او در بهشت بالا می رود

88- به بالاترین درجات شهدای روز قیامت نائل می شود

89- از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماد

90- و رستگاری به سبب شفاعت حضرت فاطمه زهرا (س) را در پی دارد

اللهم عجل لولیک الفرج
-------------------------------------------------------------
منبع:
موعودنامه ص 30
مکایل المکرم ج 1 ص 351(ترجمه سید مهدی حائری قزوینی)
 



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ دو شنبه 14 فروردين 1391 ] [ 22:54 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

کلیپ استاد رائفی پور

مراقب باشیم امام زمان (عج) بین ما هست خوشبحال اونا که برای امام زمان(عج) کار می کنند

دریافت کلیپ

التماس دعا



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ جمعه 11 فروردين 1391 ] [ 19:29 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

چرا عدد 13 برای ما ایرانی ها نحسه ؟؟

با دیدین این کلیپ جوابتون رو می گیرید

 

دریـــــــــــافت کلیپ

التمـــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ پنج شنبه 10 فروردين 1391 ] [ 1:12 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

میدونی این بقیه الله یعنی چی؟؟

کلیپ کوتاه و بسیار تاثیر گذار از استاد رائفی پور با موضوع این بقیه الله یعنی چی؟؟

 

 


دریافت کلیـــــــــپ

التمـــــــــآس دعا انتظار



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ چهار شنبه 9 فروردين 1391 ] [ 14:50 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

دبیرکل خسته از بحث‌های بی سر و تهی که جریان داشت، فنجان قهوه‌اش را سر کشید و دستش را به طرف دکمه آیفون رومیزی برد تا قهوه دیگری بخواهد اما قبل از اینکه دکمه را فشار دهد، صدای منشی بلند شد:

ـ آقای دبیر کل! کسی می‌خواهد شما را فورا ببیند.

سرها به طرف میز دبیرکل چرخید و دبیرکل با ناراحتی از اینکه جلسه مهمش توسط یک منشی به هم خورده است، گفت:

ـ مگر نگفتم تا پایان جلسه کسی مزاحم نشود؟

ـ‌ ولی آقای دبیر کل، این فرد ادعا می‌کند که راه مقابله با فضایی‌ها را یافته است.

خشم دبیرکل به کنجکاوی تبدیل شد:

ـ خوب، راهنمایی‌اش کنید.

در برابر چشمان متعجب حاضرین در جلسه، مردی با لباس اعراب بادیه‌نشین داخل اتاق شد و بدون هیچ مکثی رو به دبیر کل گفت:

ـ اهرام! راه حل مقابله با مهاجمان در اهرام مصر نهفته است.

دبیر کل تقریبا فریاد زد:

ـ یعنی چه؟

ـ ده هزار و پانصد سال قبل دانشمندان مصر باستان پیش‌بینی کردند که روزی قوم فضایی مهاجمی به زمین حمله خواهد کرد. قومی که پیام تهدید خود را همان زمان فرستاده بود، اما در آن زمان توان حمله را نداشت. آن دانشمندان در زیر اهرام، سلاح‌های پیشرفته‌ای را پنهان کردند تا آیندگان از آن‌ها استفاده کنند. این راز نسل به نسل در سینه پدران من حفظ شده است تا امروز آشکار شود.

صدایی به دبیر کل می‌گفت که این مرد حقیقت را بیان می‌کند.

ـ خوب، آقایان! فکر می‌کنم حرف‌های این مرد ارزش بررسی کردن را داشته باشد. این طور نیست؟

در سوی دیگر اتاق، رنگ از صورت یک نفر پرید. نماینده اسرائیل با صدایی لرزان گفت:

ـ ولی ما نیم ساعت قبل اهرام را با بمب هسته‌ای کوچکی نابود کردیم. موساد فکر می‌کرد که فلسطینی‌ها در زیر آن‌ها آموزش می‌بینند.

منبع : مجله ساعت صفر



موضوعات مرتبط: حکایات، ،
[ چهار شنبه 9 فروردين 1391 ] [ 14:1 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

کلیپ تصویری شعر خوانی استاد رائفی پور در زنجان در وصف امام زمان(عج)

دلا تا باغ سنگی در تو فروردین نخواهد شد

به روز مرگ شعرت سوره ی یس نخواهد شد

آماده دریافت برای شما عزیزان می باشد

 


دریـــــــــافت کلیپ

التمـــــــــاس دعا انتظار



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ سه شنبه 8 فروردين 1391 ] [ 12:28 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

کلیپ مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج محمود کریمی تدوینی از انتظار آماده دریافت برای شما عزیزان می باشد

دریــــــــافت کلیپ

التمــــــــــــاس دعا انتظار



موضوعات مرتبط: کلیپ، ،
[ دو شنبه 7 فروردين 1391 ] [ 23:19 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]

هرچه فکر می کنم و اعمال خودم را می سنجم میبینم که  اصللا منتظر واقعی نیستم

لحظه ی تحویل سال به این فکر می کردم که آقا کجاست؟؟؟

الان در چه حالیه؟؟؟؟  داره برای م دعا می کنه؟؟؟

به قول استاد رائفی پور کاش آن لحظه ای که همه نفس ها در سینه حبس می شود تا سال تحویل شود کاش همه یک دقیقه همه زمزمه می کردند دعای فرج و ندبه و ...را

حالا بعد از خوندن این شعر این سوال رو از خودت بپرس آیا منتظر واقعی آقا هستی؟؟؟

انشالله که هستی؟؟؟

دریافت سایز اصلی شعر

التمـــــــــــــــــاس دعا



موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
[ جمعه 4 فروردين 1391 ] [ 23:44 ] [ علیرضا پورمسعود ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد بر شوره زار دل ها باران نخواهد آمد شاید به شعر تلخم خرده بگیری اما جایی که سفره خالیست ایمان نخواهد آمد رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد... اللهم عجل لولیک الفرج علیرضا پورمسعود
نويسندگان
آخرين مطالب
برچسب‌ ها
هفته دوم بهمن 1392 هفته سوم بهمن 1392 هفته دوم دی 1392 هفته چهارم دی 1392 هفته دوم بهمن 1392 هفته سوم بهمن 1392 هفته سوم دی 1392 هفته دوم بهمن 1391 هفته چهارم بهمن 1391 هفته چهارم بهمن 1391 هفته سوم بهمن 1391 هفته چهارم دی 1391 هفته اول بهمن 1391 هفته چهارم بهمن 1391 هفته سوم بهمن 1391 هفته دوم دی 1391 هفته دوم بهمن 1391 هفته چهارم دی 1391 هفته دوم دی 1391 هفته چهارم بهمن 1391 هفته اول بهمن 1391 هفته چهارم بهمن 1391 هفته سوم بهمن 1391 هفته سوم دی 1391 هفته دوم دی 1391 هفته چهارم بهمن 1391 هفته سوم بهمن 1391 هفته دوم بهمن 1391 هفته اول بهمن 1391 هفته چهارم دی 1391 هفته سوم دی 1391 هفته دوم دی 1391 هفته سوم بهمن 1391 هفته دوم بهمن 1391 هفته اول بهمن 1391 هفته چهارم دی 1391 هفته سوم دی 1391 هفته دوم دی 1391 هفته چهارم بهمن 1390 هفته سوم بهمن 1390 هفته دوم بهمن 1390 هفته سوم دی 1390 هفته دوم بهمن 1390 هفته دوم بهمن 1390 هفته سوم دی 1390 هفته چهارم بهمن 1390 هفته سوم بهمن 1390 هفته دوم بهمن 1390
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 299
بازدید کل : 10474
تعداد مطالب : 106
تعداد نظرات : 153
تعداد آنلاین : 1

انتظار
کد لوگوی انتظار
بيداري انديشه
کسی واسه عاشقی